جدول جو
جدول جو

معنی نام نویسی - جستجوی لغت در جدول جو

نام نویسی
(نِ)
ثبت نام کردن. نام نوشتن. ثبت اسم
لغت نامه دهخدا
نام نویسی
ثبت نام اسم نویسی
تصویری از نام نویسی
تصویر نام نویسی
فرهنگ لغت هوشیار
نام نویسی
ثبت نام
تصویری از نام نویسی
تصویر نام نویسی
فرهنگ واژه فارسی سره
نام نویسی
ثبت نام
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(نِ)
عمل پاک نویس
لغت نامه دهخدا
(مَ / مِ نِ)
نامه نوشتن. شغل و عمل نامه نویس
لغت نامه دهخدا
(نَ نِ)
نوشتن از روی نوشتۀ دیگری. نوشتن از روی مسوده. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(دِ خَ)
آنکه مکتوب و نامه مینویسد. کاتب. محرر. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
طلب نام شهرت طلبی: نامجویی دولت آزموده دهمی بی شک ترا نامجویی راچودولت نیست هیچ آموزگار. (مسعودسعدلغ)، منصب جوییجاه طلبی، شجاعتدلاوری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نام نیکی
تصویر نام نیکی
نیکنامی: (احوال تومی شنیدم که نام نیکی تومی گفتندمی خواستم که بخدمت آیم)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نامه نویسی
تصویر نامه نویسی
نامه نوشتن
فرهنگ لغت هوشیار
نام نویسی نوشتن نام داوطلب یا نام خود در دفتر یک بنگاه مدرسه سازمان و جز آن نام نویسی ثبت نام، کار کسی که نام کسان را در دفتر ثبت میکند، مدت زمانی که نام نویسی جریان دارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نامه نویس
تصویر نامه نویس
آنکه نامه ومکتوب نویسدکاتب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسم نویسی
تصویر اسم نویسی
((اِ نِ))
نوشتن نام داوطلب یا نام خود در دفتر یک سازمان یا مدرسه و جز آن، نام نویسی، ثبت نام، کار کسی که نام کسان را در دفتر ثبت می کند، مدت زمانی که نام نویسی جریان دارد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هم نویسی
تصویر هم نویسی
مکاتبه
فرهنگ واژه فارسی سره
دبیری، مکاتبه، نامه نگاری
فرهنگ واژه مترادف متضاد
عریضه نگار، کاتب، کاغذنویس، مترسل
فرهنگ واژه مترادف متضاد
رونویسی
دیکشنری اردو به فارسی